فکار شیطان پرستان

شیطان پرستی دنیایی را ترسیم کرده که هیچ روزنه ی امیدی برای آن متصور نیست به همین جهت شیطان پرستی راجهان تاریک می گویند.
شیطان پرستی حقیقتی را جستجو می کند که در این جهان یافت نمی شود و برای مثال خودکشی توجیهی اینگونه دارد؛
اگر بپرسی چرا خودت را می کشی؟بگو می خواهم به حقیقت برسم وحقیقت در این دنیا به دست نخواهد آمد
شیطان:زندگی در این دنیا بر پایه ی دروغ است و همه باورهای مردم برپایه همین دروغ شکل گرفته است همه عادت کرده انددروغ بگویند لذا اگر حرف راست هم بزنید آن را باور نمی کنند.
شیطان پرستی آئینی است که همه چیز را منفی ارائه می دهد آدم عمر شب را بلند می داند،آنها حتی خورشید را مانع از تابش نور می پندارد شیطان پرستی همه چیز را منفی می خواهد اگر به باغ سیب بروند همه سیب ها راکاه می بینند و اگر به تئاتر بروند همه بازیگران را لال می پندارند.
شیطان پرستی معجونی است